ای به دیدهٔ دریغ خاک درت
ای به دیدهٔ دریغ خاک درت
ای به دیدهٔ دریغ خاک درت
همه سوگند من به جان و سرت
همه سوگند من به جان و سرت
همه سوگند من به جان و سرت
گوش را منتست بر همه تن
گوش را منتست بر همه تن
گوش را منتست بر همه تن
از پی آن حدیث چون شکرت
از پی آن حدیث چون شکرت
از پی آن حدیث چون شکرت
اشک چون سیم و رخ چو زر کردم
اشک چون سیم و رخ چو زر کردم
اشک چون سیم و رخ چو زر کردم
از برای نثار رهگذرت
از برای نثار رهگذرت
از برای نثار رهگذرت
مایهٔ کیمیاست خاک درت
مایهٔ کیمیاست خاک درت
مایهٔ کیمیاست خاک درت
کی درآید به چشم سیم و زرت
کی درآید به چشم سیم و زرت
کی درآید به چشم سیم و زرت
دل بی رحم تو رحیم شود
دل بی رحم تو رحیم شود
دل بی رحم تو رحیم شود
گر ز حال دلم شود خبرت
گر ز حال دلم شود خبرت
گر ز حال دلم شود خبرت